...

امشب بهترم ... یه کم انرزی مثبت بدم به وبم و برم . کلا سال 91 برام سال بدی نبود . امسال هم نه زیاد ... شروعش یه کم بد بود ولی باز بهتر شد ... تونستم خونه بخرم ... با مستاجر خونه هم حرف زدم و یه جورایی راضیش کردم تخلیه کنه خودم برم بشینم اونجا . پول رهنشم اماده کردم و تو بانکه . خدا کنه قبل ماه رمضون برن . مطب زدم . اوضاع کار و درامد عالی نیست ولی بد هم نیست خدارو شکر ... اون موقعا شیفت شب میرفتم کلینیک اخه برنامه خوابم تنظیم نبود . الان بهتر شدم . صبح میرم درمانگاه 3 روز در هفته . عصر و اون سه روز دیگه مطبم . نرسمو دوست دارم . اسمش میناس ... داره با سجاد ازدواج میکنه . با هم یه 3-4 سالی یه دوستن و بالاخره به نتیجه رسید این دوستی شون .  

همین دیگه ... میبینین چقدر کم حرف شدم ... واقعا حرف دیگه ای ندارم برای گفتن .