-
......
سهشنبه 30 دیماه سال 1393 23:34
سلام ... یک سال گذشت ... به همین سرعت ... باورم نمیشه ... یک سالو یه ماه نیومدم آپ کنم . از خودم تعجب میکنم ... راستش کامنتای بهنام و مسعودو حسین باعث شد سر ذوق بیام و یه پست بذارم ... کامنتاشون منو برد به یه سال قبل .... ولی راستش خدارو شکر که زود گذشت ... آره تلخ ترین اتفاقات زندگیم از همون آذر سال قبل بود ... ترکش...
-
...
جمعه 1 آذرماه سال 1392 20:54
سلام دوستان عزیزی که میاین و درباره مسیحیت ازم سؤال میکنین ... عزیزان من مسیحی نیستم و علاقه ای ندارم به تحقیقات در مورد مسیحیت . گفتم خیالتون راحت شه و منتطر جواب کامنتاتون نمونین ....
-
5 مهر
جمعه 5 مهرماه سال 1392 01:14
تولدمه ...
-
...
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 01:32
امشب بهترم ... یه کم انرزی مثبت بدم به وبم و برم . کلا سال 91 برام سال بدی نبود . امسال هم نه زیاد ... شروعش یه کم بد بود ولی باز بهتر شد ... تونستم خونه بخرم ... با مستاجر خونه هم حرف زدم و یه جورایی راضیش کردم تخلیه کنه خودم برم بشینم اونجا . پول رهنشم اماده کردم و تو بانکه . خدا کنه قبل ماه رمضون برن . مطب زدم ....
-
...
شنبه 28 اردیبهشتماه سال 1392 15:58
خیلی وقت بود نیومده بودم این وبلاگم . اینقدر درگیر مشکلات زندگی شدم که حد نداره . همش کاری نیست . خیلی چیزای دیگه . بعضی وقتها دلم میخواد از همه چی بگذرم و برم یه جای دور . خسته ام . از همه چی . وهمه کس . نمیدونم . نه خوشحالم نه ناراحت . نه امیدوار و نه نا امید ... هیچی برام مهم نیست . دنبال راه حل نمیگردم . راه حل...
-
تبریک نوروز 92
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 20:10
-
happy new year
سهشنبه 12 دیماه سال 1391 08:17
-
کریسمس
چهارشنبه 6 دیماه سال 1391 08:55
-
درددل
یکشنبه 3 دیماه سال 1391 19:25
سلام دوستای نازنینم ... امیدوارم خوب باشین ... دلم نمیخواد تو این وبلاگم از بدی های زندگیم بنویسم ... اینجارو گذاشتم واسه موج مثبت ... اگر چه این روزها تمام دنیامو موج منفی گرفته ... خسته ام ... از همه چیز و همه کس ... دلم میخواد میرفتم یه جای دور . خیلی از آدمهای دوروبرمو گذاشتم کنار ... کسایی که یه زمان از نظرم...
-
سلام
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 16:39
سلام به همه دوستای گلم که گهگاهی میاین ازم سر میزنین . این روزا خیلی سرم شلوغه ... تایم کاریم زیاده ... نهایت در طول شبانه روز شاید فقط 6 ساعت خونه باشم و بقیه اش بیرونم . دوستای خوبم برام دعا کنین ... زندگیم این روزا خیلی خیلی پر دردسره ... از همه لحاظ ...
-
تبریک
پنجشنبه 18 آبانماه سال 1391 19:54
تبریک به مناسبت پیروزی نامزد دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده
-
5 مهر
چهارشنبه 5 مهرماه سال 1391 14:44
تولدم مبارک
-
رو کم کنی ...
یکشنبه 26 شهریورماه سال 1391 10:04
دیشب بد نبود ... کلی مریض داشتیم ... یه مریض اومده بود که قبلش رفته بود پیش یه دندانپزشک دیگه که میخاسته برای روکش دندوناشو تراش بده فرزشو برده بود زیر لثه و به جای دندون لبه لثه رو هم برده زیر فرز ... اونقدر که خونریزی شدید داشت و اصلن بند نمیومد ... اینم دست گل آقای دکتر ... قابل توجه دوستانی که فکر میکنن...
-
پوووووول
شنبه 18 شهریورماه سال 1391 08:47
الان قیافه ام این شکلی یه ... . زیرا ... من رفتم همین کله صبحی حقوق این 12 شیفت شب زنده داری تو کلینیک رو از بانک گیرفتم . نه که تا حالا حقوق نگرفته باشم ... نه ... بلکه تو اون درمانگاه قبلی یه که کار میکردم حقوقم در حد کرایه خونه ام بود و بیشتر کاسب نمیشدم ولی الان با 12 شیفت 3 برابر کرایه خونه مو درآوردم و الان خعلی...
-
خاطرات کلینیک _1
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 11:22
کله سحر از سر کار اومدم و سعی کردم بخوابم که نشد . الان چشمام درد گرفته ولی خوابم نمیبره . دیشب اوضاع کاسبی بد نبود . ای یه چند تا مشتری پولدار داشتیم . ساعتای 5 بود فکر کنم . یه عدد غول با همراهش وارد کلینیک شدن و اخ و وای که دندونم درد میکنه . هیکل طرف آآآآآآآآآآآآآآاه ... یارو بوکسور هم بود . دندوناشو میدیدی به جان...
-
بعد از یه شیفت شبانه کاری
شنبه 28 مردادماه سال 1391 07:19
باورتون میشه الان از سر کار اومدم . آره به جان خودم . تعجب نکنید . من شیفت شب یه کلینیک شبانه روزی رو ساپورت میکنم . حالا چرا شب !!!! چون از اونجایی که من عین جغد شبا بیدارم با خودم فکر کردم خوب به جای اینکه شبا تو نت وبگردی ( همون اصطلاح ولگردی در دنیای واقعی ) کنم خوب برم سر کار و منبع درآمد بشم . بد نیست راضی ام ....
-
سلام
دوشنبه 23 مردادماه سال 1391 21:06
سلاااااااااااااااااام به دوستان نازنینم . خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده بود . من یه مدتی هست که درگیر کار هستم و سرم خیلی شلوغ شده . دندانپزشکی هم همه میدونن کار مشکل و خسته کننده ای یه . یعنی وقتی میرسم خونه مثل جنازه میفتم میخابم . و خیلی کم میتونم نت بیام . امیدوارم همگی خوب و خوش باشین . دوستتون دارم . بابای
-
...(۱۵)
سهشنبه 13 تیرماه سال 1391 13:15
واسه رسیدن به آرامش گاهی باید آدما و چیزایی رو از لیست زندگیت حذف کنی!!! فرمول جالبیه... دکمه delete یادت نره!!!
-
خانه نشینی
شنبه 27 خردادماه سال 1391 21:14
واااای این آهنگو هزار بار گوش دادم... بیکاری عجب بلاهایی سر آدم میاره هااااا ... تو خونه کلافه شدم دیگه ... فکر کنم دارم خول و چل میشم ... بووووووووووووووو خدااااااااااااااا
-
عملم انجام شد...
سهشنبه 23 خردادماه سال 1391 11:56
سلاااااااااااااااام به همگی. من در اومدم از زیر تیغ جراحی... سالمِ سالمم... نگرانم نشین تو رو خدا ... مماخم خوکشل تر شد هااااااااااااااااااااااااا البته الان خیلی خوشحالم... اگر چه سه و نیم پیاده شدم و سفر اروپامم مالیده شد رفت ...
-
رینوپلاستی
جمعه 19 خردادماه سال 1391 22:39
این روزا حسابی سرم شلوغه ... از یه طرف انجام کارای فارغ التحصیلیم ... از یه طرف مسئله کارم تو درمانگاه و برنامه ریزی های کاریم... ( آخه من یه اخلاق گندی که دارم ، دلم میخواد به هر چیزی که مورد علاقمه یک شبه برسم ... و از اونجایی که اون چیزای مورد علاقم معمولن کم و کوچیک نیستن و در هر حال رسیدن بهش یک شبه غیر ممکنه ،...
-
روز پدر
یکشنبه 14 خردادماه سال 1391 19:13
به این مناسبت این قطعه زیبا از موزیک رقص برگ رو تقدیم میکنم به آفتاب زندگی ام ، مهربان پدرم و دقایقی به احترامش و برای شادی روحش سکوت خواهم کرد... و حالا ادامه نوشت: اوووووووووووووه میگم ما که حتی یه شوهر یا یه دوست پسر نداریم این روز رو بهش تبریک بگیم و براش کادو بخریم. میبینی تو رو خدا... از یه هفته پیش همه برو بچ...
-
نشر مقاله
سهشنبه 9 خردادماه سال 1391 02:49
چقدر الان خوشحالم . الان ساعت 1:20 دقیقه بامداد هستش ومن اومدم ایمیل هام رو چک کنم که دیدم استادم یه ایمیل داده که مقاله پایان نامه مو تصمیم داره بعد از ترجمه ارسال کنه برای: ( The Journal of preventive dentistry (United States اینم به سلامتی بزرگترین آرزوی من، آمریکا
-
فارغ التحصیلی
جمعه 5 خردادماه سال 1391 23:05
دوستای خوبم .مدتی بود که از خودم و حال و روزم چیز زیادی نمینوشتم. همش درگیر کارای پایان نامه ام بودم که به لطف خدا چهارشنبه همین هفته جلسه دفاعم بود و بالاخره تموم شد . طبیعتن باید خیلی خوشحال باشم و البته که خوشحال هم بودم یعنی هموجووووور داشتم شادمانی میکردم که... میگم تا حالا دقت کردین بعضی وقتها این روزگار ( )...
-
...(۱۳)
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1391 07:54
وایستا ................................. شبای من باز بی ستاره روزام مثل شبهای تاره دستام مثل همیشه سرده و راهی جز آغوش گرمت نداره ببین چشام دوباره خیسه بخوای بری اشک میریزه چرا میخوای تنهام بذاری وایستا مگه تو دوسم نداری وایستا ، بیا قلبمو پس بده وایستا ، بگو میمونم نرو ، بیا برگرد پیشم نرو ، بی تو نمیتونم
-
خانه به دوش (همای)
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 06:25
ما را که به جز توبه شکستن هنری نیست با زاهد بی مایه نشستن ، ثمری نیست برخیز جز این چاره نداری که در این جا جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست ما خانه بدوشیم ، ما باده فروشیم ما خانه بدوشیم ، ما باده فروشیم جز باده ننوشیم ، ننوشیم ، ننوشیم ما حلقه به گوش ، حلقه به گوش ، حلقه به گوشیم در...
-
روز مادر
جمعه 22 اردیبهشتماه سال 1391 19:42
-
...(۱۲)
دوشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1391 23:35
و این فایلو هم برو ببین ، زیباست...
-
...(11)
جمعه 15 اردیبهشتماه سال 1391 16:02
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم
-
با احترام این پست رو تقدیم میکنم به دوست خوبم کامران عزیز
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 04:34
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم *** در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید *** یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی...