آقا بزنه و دنیا تموم شه. اون روز آخر هم اینقده طولانی شه که مهدی وعیسی هم هر دو تا ظهور کنن. بعد قیامت شه. همه
به صف شن. مسلمونا، مسیحی‌ها، یهودی‌ها، بی‌دینا، همه. منم اون وسط مسط ها قِل بخورم واسه خودم ، تا هی از این صف برم تو اون صف
 بعد خدا بیاد بگه بنده‌ها، یه خبری دارم واستون.  اون صد و بیست و چهار هزار تا پیامبر بودن که فرستادم براتون؟!ا
ما همه بگیم خُب خُب! 
 خدا بگه پیامبرهِ صد و هیژده هزار و سیصد و نود و
دوّم بود؟! 
 بعد ما بگیم خُب خُب؟ 
 بعد خدا بگه می‌دونین اسمش چی بود؟
بعد ما هی به هم نگاه کنیم بگیم نه والله
 بعد خدا بگه می‌دونستم
نمی‌دونین، آخه خودم هیچ‌وقت بهتون نگفتم .
اسمش جَپَرقوظ بود.
تو رشته کوه های هیمالیا مبعوثش کردم. کلاً هم صد نفر بیشتر بهش ایمان نیاوردن. اون بر حق بود. دین کامل مال اونا بود. جَپَرقوظیان می‌رن بهشت، بقیه جهنم. 
 بعد جبرئیل و میکائیل وعزرائیل و اسرافیل و اون صد تا جَپَرقوظی آی بخندن به ما، آی بخندن.
خدا هم هی گوشه لبشو گاز بگیره، سعی کنه نخنده 
(اقتباس شده از سایت ستاره شمال)